گروه تعاملی الف - سجاد رحیمی مدیسه:
شاید یکی از پیشنیازهای مهم، شناخت درست تولید و نیازمندیهای آن برای استمرار اشتغالآفرینی آن است. محصول وقتی تولید میشود، به بازاریابی حرفهای نیاز دارد تا کانالهای فروش خود را پیدا و در نهایت به دست مصرفکنندۀ نهایی برسد. محصولات تولیدی اعم از صنعتی یا دانشبنیان، با تحقق فروش و استمرار فروش، به اشتغالآفرینی منجر میشوند و این اشتغالزایی، پایدار و به نفع کشور خواهد بود. تولید در کشور ما سالیان سال است که از مسائلی رنج میبرد که پرداختن به آنها از حوصلۀ این نوشتار خارج است؛ اما بعد از رفع مشکلات پیش روی تولید، این سؤال و این دغدغه برای تحقق شعار سال باید مطرح شود که: تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین چه زمانی استمرار خواهد داشت و به توسعۀ اقتصادی کشور منجر خواهد شد؟
در پاسخ به این پرسش، پارامترهای بسیاری را میتوان برشمرد و ساعتها توضیح داد؛ اما شاید برخی از مهمترین و ابتداییترین موارد که باید توسط کسبوکارها، قانونگذاران و صاحبان صنایع و تولیدیها مد نظر قرار بگیرد عبارتند از:
1. نگاه سیستمی: کارگران، کارمندان و مدیران باید به این موضوع واقف باشند که اگر در فرآیندهای تولیدی نگاه سیستمی واقعی (و نه شعارگونه) نداشته باشند، مجموعه به آن موفقیت مطلوب نخواهد رسید و در بسیاری جاها، متحمل هزینههای پیدا و پنهانی خواهند شد که در نهایت، منجر به آسیبهای قابل توجه میگردد.
2. نگاه علمی و تخصصی به بازاریابی و فروش: تولید در کشور ما همیشه با مشکل بازاریابی و فروش مواجه بوده و هست. ضمن کنترل عوامل بیرونی از جمله محصولات قاچاق و وارداتی، تولیدکنندۀ داخل باید سیستم بازاریابی و فروش خود را به صورت علمی و بهینهشده، بهروزرسانی نماید تا بتواند اشتغالزایی مجموعۀ خود را استمرار دهد. این موضوع با توجه به افزایش دستمزد کارگری و عوامل دیگر اقتصادی، اهمیت بسیار بالایی دارد.
3. بازنگری ساختارهای کهنۀ مدیریتی: ساختارهای کهنۀ مدیریتی بالا به پایین و اصول سلسله مراتبی، به هیچ عنوان پاسخگوی نیازمندیها و چالشهای بنگاههای تولیدی امروز در کشور نیست؛ چرا که چابک بودن، از ساختارهای مسطح و تیمهای قدرتمند کاری به معنی واقعی کلمه و شایستهسالاری شکل میگیرد.
4. پرهیز از مدرکگرایی: باکیفیت بودن یک کارگر، کارمند یا مدیر بر چه اساسی باید شناخته و ارزشیابی شود؟ در دنیای پرشتاب امروز و با ظهور استارتآپها و کسبوکارهای موفق، آیا میتوانند همانند سی یا چهل سال پیش، صرف داشتن یک مدرک ارشد و دکترا را معیاری برای شایستگی و توانمندی یک نیروی انسانی نه! سرمایۀ انسانی در یک سیستم تولیدی دانست؟ متخصصین حوزۀ کار و سرمایههای انسانی و بسیاری کارشناسان مربوطه، امروز به این نتایج رسیدهاند که مدرکگرایی بدون در نظر گرفتن مهارتهای نرم و علمی یک فرد، بزرگترین آسیب به بهرهوری و رشد را خواهد زد.
5. کپیرایتنگ و تبلیغنویسی: بخش مهمی از موفقیت یک بنگاه تولیدی، از فروش محصولات آن تحقق پیدا میکند. فروش محصول (چه در ارتباط با مشتری داخلی و چه در فرآیند پراهمیت و درآمدزای صادرات) با مفاهیم گستردهای چون بازاریابی، برندینگ و تبلیغات در ارتباط است که درونمایۀ همۀ این پارامترها، متن و محتوای جذاب برای ارتباط گرفتن با مشتری است. به طور یقین اهمیت ویژۀ بنگاههای تولیدی و اقتصادی به این نیازمندی جدی، میتواند تحولی گسترده در رشد اقتصادی کشور را رونق دهد. کوتاه سخن آنکه اگر میخواهیم تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین به معنی واقعی کلمه محقق شود و در بیلبورد و سربرگ نامه در حد شعار نماند، باید نگاهی علمی، تخصصی و البته بومی شده به پارامترهای پراهمیت تأثیرگذار در فرآیندهای مختلف تولید داشته باشیم.
مسألۀ بسیار پراهمیت دیگر، توجه به ویژه به سرمایههای انسانی در تولید و تقویت آنها از تمامی جنبههای زندگی باکیفیت در همۀ زمینههاست. سرمایۀ انسانی، مهمترین عنصر هر سیستم، سازمان و یک بنگاه تولیدی است. تولید اساساً بدون عنصر انسانی اتفاق نمیافتد و با وجود رشد تکنولوژی و ابزارها، باز هم این انسانها هستند که تأثیرگذاری نهایی را بر محصول و موفقیت یک مجموعه دارند.